نام رمان : تصوير اينه
به قلم : دانيل استيل
خلاصه ي از داستان رمان:
داستان درباره ي دو خواهر دوقلوس که اگر چه از لحاظ ظاهري کاملا مشابه هم هستن ولي از لحاظ خصوصيات روحي کاملا متفاوتن .در حالي که دنيا در حال جنگه اين دو به دنبال سرنوشت خود ميرن و زندگي خودشون روميسازن…
صفحه ي اول رمان:
پرده هاي ضخيم زربفت «مِلک اربابي هندرسُن» يا بقول معروف، «هِندرسُن مانُر» اجازه نميداد صداي پرندگان در بيرون به گوش برسد. اليويا هندرسن، گيسوان بلند مشکي اش را به کنار زد و به صورت برداري دقيق از چيني هاي پدرش ادامه داد. روز تابستاني گرمي بود و خواهرش طبق معمول جايي رفته بود. پدرش، ادوارد هندرسن ، آن روز مهمان داشت و منتظر آمدن وکلايش بود. خانواده هندرسن در کُرتن-آن-هادسن منزل داشتند که با اتومبيل تقريبا سه ساعت تا نيويورک فاصله داشت و وکلايش غالبا زود به زود به ديدنش مي آمدند. ادوارد هندرسن تمامي دارايي هايش را از همين جا اداره ميکرد، همين طور نظارت بر کارخانجات فولادش که به نام خود او بود، از همين جا انجام ميشد، اما خودش ديگر آن را اداره نميکرد. او دو سال پيش، يعني سال ????، خود را به طور کامل بازنشسته کرده بود و دارايي هايش را حفظ کرده و آنها را به دست وکلايش و کساني که کارخانه اش را برايش اداره ميکردند، سپرده بود. از آنجايي که او فرزند پسر نداشت، ديگر مانند قبل ديگر علاقه اي به کار و تجارت نداشت. دخترهايش هرگز کارخانه فولاد او را اداره نميکردند. با آنکه ?? سال بيش نداشت، اما طي سال هاي اخير، سلامتي اش به خطر افتاده بود و ترجيح ميداد دنيا را از فراز همان مکان بلند و آرامش بخش در کرتن-آن-هادسن، نظاره کند. ادوارد از اينجا ميتوانست دنيا را به آرامي تماشا کند و در ضمن محل زندگي سالم و امني براي دو دخترش بود.بايد اذعان نمود اگر چه زندگي در آنجا چندان پرشو و هيجان نبود، اما آنها هرگز حوصله شان سر نميرفت، چون در سرتاسر هادسن و در ميان خانواده هاي بزرگ، دوستان زيادي داشتند.
ملک اربابي«وَن کُرت لَندت» و «شپاردز» در ايالت «اُلدليندهرست» ، در نزديکي آنها واقع شده بود. «جِي گولد» پدر «هلن» شپارد، بيست سال پيش درگذشته بود و مال و منال هنگفتي براي دخترش به ارث گذاشته بود. او و شوهرش «فينلي شپارد»، به خوبي از اين اموال استفاده ميکردند و غالبا ميهماني هاي زيادي ميدادند و از جوانان آن حوالي دعوت به عمل مي آوردند. خانواده ثروتمند «راکفلر» نيز همان سال از ساختن «کايکوت» در «تاري تاون» فارغ شده بودند، با آن باغ ها و زمين هاي باشکوه و خانه اي که با منزل ادوارد هندرسن در کرتن_آن-هادسن، در شمال شان، در رقابت بود و برابري ميکرد.
هندرسن مانر خانه زيبايي بود که مردم از کيلومترها براي ديدنش مي آمدند و از درب ورودي بزرگ به باغ زيباي آن خيره ميشدند. ديدن ساختمان خانه از اين درب ممکن نبود، چرا که با درختان بلندي احاطه شده بود و چندين پيچ کوچک ميخورد تا به گذرگاه اصلي ساختمان برسد. خود ساختمان بر روي صخره اي واقع شده بود و منظره بسيار زيبايي از رودخانه هادسن را در زير پا داشت. ادوارد عاشق اين بود که ساعت ها در اتاق مطالعه اش بنشيند و گذر ايام را از نظر بگذراند، به ياد روزهاي گذشته، دوستان قديم و روزهايي که زندگي اش به مراتب سريع تر از حال، گذشته بود… بدست آوردن کارخانه پدرش در طول سال هاي دهه ???? … و تأثير داشتن در بسياري از تحولات صنعتي اواخر قرن اخير. در آن زمان، زندگي پرمشغله اي داشت. زندگيش در جواني نسبت به حال بسيار متفاوت بود. ادوارد هندرسن در جواني ازدواج کرده بود و همسر و پسرش را در اثر ديفتيري از دست داده بود. پس از اين واقعه، سال ها تنها زندگي کرده بود تا اينکه اليزابت سر راهش قرار گرفت. او تمامي ان چيزي بود که هر مردي ميتوانست در رويايش داشته باشد، همچون رگه اي براق و درخشان از نور، ستاره اي دنباله دار در آسمان تابستان، بسيار ناپايدار، مبهوت کننده، زيبا، اما بسيار زودگذر. آنها در همان سال اول آشنايي شان با هم ازدواج کردند. اليزابت ?? سال داشت و ادوارد در اوايل چهل سالگي بود. او در سن ?? سالگي به هنگام وضع حمل درگذشت و اين باعث وحشت ادوارد شده بود. پس از مرگ او ادوارد حتي سخت تر از معمول کار ميکرد Novel: mirror image
By: Danielle Steel
Summary of the novel:
The story is about two sisters Dvqlvs that although visually quite similar, but they are quite Mtfavtn psychology. While the world is war they are looking for their own destiny Mirren and life Rvmysazn ...
The first page of the novel:
Thick brocade curtains "manor Henderson" or as the saying goes, "Henderson Manr" did not allow to be heard the sound of birds outside. Olivia Henderson, long black hair pushed her and accurate inventory of Chinese father continued. It was a warm summer day and, as usual, where her sister was gone. His father, Edward Henderson, was visiting that day and was waiting for the lawyers. Henderson had a family home in Kurten-on-Hudson to New York for almost three hours away by car and lawyers often came to see him frequently. Edward Henderson ran all their assets from here, as well as monitor the factories Fvladsh that his name was, what he was doing, but he did not handle it again. Two years ago, the year ????, had to completely retire and maintain their assets and hand them to his factory's lawyers and those he ruled, was deposited. Because he had no son, no longer as before no longer interested in the business. Daughters never run his steel mills did not. although ?? No more years, but in recent years, his health was compromised and preferred the world over as long and relaxing place in Kurten-on-Hudson, watch. Edward I could watch the world slowly and in addition to live healthy and safe lives with her two daughters Bvd.bayd acknowledged that although there was not much Prshv and excitement, but they had not never bored, because around Hudson among the large family, had many friends.
Manor "Kurt Van Lndt" and "Shpardz" in the state "Aldlyndhrst", was located near them. "Jay Gould," dad "Helena" Shepard, had died twenty years ago for her daughter inherited property and Manal was huge. She and her husband, "Finley Shepard", as well as use of the property, often many guests were invited but had been nearby and youth. Wealthy family, "Rockefeller" is also the year of the "Kaykvt" in "blurring Town" graduates were the gardens and grounds lush and the house where the home of Edward Henderson Krtn_N-Hudson, north of them, in competition and was equality.
Henderson Manr beautiful house that people came from miles to see the large entrance to the beautiful garden were stunning. View the houses of the doors was not possible, because it was surrounded by tall trees and there are several small screws bus to reach the main building. The building itself was located on a cliff and beautiful views of the Hudson River under his feet. Edward loved hours in his study to sit and pass the time in terms of spend, remember the old days, old friends and the days of his life far faster than the present, past ... get the factory his father over the years. the ???? ... or having an impact on many industrial developments late last century. At that time, life was busy. The youth's life was a lot different. Edward Henderson had married young and had lost his wife and son due to diphtheria. After the incident, only lived for many years until Elizabeth was on his way. He was what every man could have his dream as shiny and bright streaks of light, blazing star in the summer sky, very unstable, stunning, beautiful, but very short-lived. They were married in the first year of their acquaintance. Elizabeth? Years old and Edward was in the early forties. At the age? He died in childbirth and that Edward was panic. After his death, Edward worked even harder than usual
This version of تصوير اينه Android App comes with one universal variant which will work on all the Android devices.
If you are looking to download other versions of تصوير اينه Android App, We have 1 version in our database. Please select one of them below to download.