رمان ياقوت سرخ v1.0 Icon

رمان ياقوت سرخ

goroh.abnos Books & Reference
4.7
7 Ratings
500+
Downloads
v1.0
version
Jul 08, 2017
release date
2.5 MB
file size
Free
Download

About رمان ياقوت سرخ Android App

نام رمان : رمان ياقوت سرخ
به قلم : کريستين گي ير
مترجم : نجلا محقق

خلاصه اي از داستان رمان:
گوئنت شپرد در خانواده‌اي متولد شده است که وارث ژن عجيبي هستند: سفر در زمان.

براي شانزده سال، دخترخاله گوئنت، شارلوت براي سفر زمان آموزش ديده و آماده شده بود ولي بر خلاف تصور همه،

گوئنت وارث اين ژن بوده است. آنچه انتظار او را مي‌کشد ماجرايي مرموز و پيچيده در قرن هجدهم لندن است که ممکن است حتي به قيمت زندگي او تمام شود.

گوئنت بايد همراه با حامل ژني ديگر از خانواده‌اي مرموز، گيدئون دو ويلر، پرده از رازي که در پس حلقه مرموز مسافران زمان است بردارد. و در اين راه به هيچ کس، حتي قلب خودش، نمي‌تواند اعتماد کند…

صفحه ي اول رمان:
هنگامي که زن جوان زانو زد و شروع به گريه کرد، مرد نگاهي به سرتاسر پارک انداخت.
همانطور که انتظار داشت، در اين ساعت صبح پارک خالي بود.
مدت‌ها طول مي‌کشيد تا مردم به دويدن صبحگاهي علاقه‌مند شوند و هوا هنوز براي گداياني که با يک روزنامه روي نيمکت‌هاي پارک مي‌خوابيدند خيلي سرد بود.

کرونوگراف را با دقت لاي پوشش پيچيد و آن را در کوله‌اش انداخت.

زن جوان بر روي گل‌هاي زعفران پژمرده کنار يکي از درختان در کناره شمالي رود سرپنتين? چمباتمه زده بود.

شانه‌هايش مي‌لرزيد و شبيه حيواني زخمي نوميدانه هق‌هق مي‌کرد.

تحمل اين صحنه براي مرد سخت بود؛ ولي از روي تجربه مي‌دانست که بهتر است او را تنها بگذارد. براي همين در کنارش بر روي علف‌هاي خيس از شبنم نشست و به سطح آرام آب خيره شد و صبر کرد.

بالاخره زن بيني‌اش را گرفت و با صورتي خيس از اشک به طرف او برگشت: “دستمال کاغذي اختراع شده؟”

“نمي‌دونم؛ ولي مي‌تونم يک دستمال گلدوزي شده بهت بدم که دقيقا به درد همين زمان مي‌خوره.”

“خداي من! از گريس? کش رفتي؟”

“نگران نباش، خودش به من داد. اگه دلت مي‌خواد مي‌توني دماغتو با اون بگيري، شاهزاده خانم.”
زن جوان پوزخندي زد و دستمال را به او پس داد. “ديگه به درد نمي‌خوره، متأسفم”.

“اصلا مهم نيست. مخصوصا اگه ديگه گريه نکني”.
دوباره اشک در چشم‌هاي زن پر شد. “نبايد اون رو رها مي‌کرديم. به ما احتياج داره! ما اصلا نمي‌دونيم که بلوف ما جواب ميده يا نه… و الان ديگه هيچ شانسي هم براي فهميدنش نداريم”.

“اگر مي‌مرديم؛ حتي از الان هم کمتر به دردش مي‌خورديم”. Novel novel Ruby
By: Christine Meyer life
Translator: Najla researcher

A summary of the novel:
Gwinnett Shepard was born in a family that inherited genes are strange: time travel.

For sixteen years, Gwinnett cousin, Charlotte was trained and ready for travel time, but on the contrary all,

Gwinnett has inherited that gene. What to expect him to a mysterious and complex story in eighteenth-century London, which may be even at the cost of his life.

Gwinnett shall be accompanied by other gene carriers of a mysterious family, Gideon Two wheeler, revealing the secret behind the mysterious ring travelers take time. In this way, no one, not even his heart, can not be trusted ...

The first page of the novel:
When the young woman knelt and began to cry, look at the man looked around the park.
As expected, in the morning hours the park was empty.
Took a long time to get people interested in running in the morning and a newspaper is still the beggars who slept on park benches was very cold.

Chronograph carefully wrapped it in Kvlhash threw debris cover.

Young women on saffron flowers wither beside one of the trees on the north bank of the Serpentine? Was squatting.

Shoulders shook, like a wounded animal calmly though he was desperate.

The scene was hard to bear for the man, but he knew from experience that it is better to leave him alone. So sit beside him on the grass wet with dew, and the water calm stared and waited.

The woman's nose was wet with tears to her back: "Toilet paper was invented?"

"I do not know, but I can give you an embroidered handkerchief that just the pain this hard time."

"My God! Grease? Fans did you go? "

"Do not worry, she gave me. If your heart wants to take with him Dmaghtv can you, princess. "
The young woman grinned and gave her a handkerchief. "I played good, I'm sorry".

"It does not matter. Especially if you do not cry ".
Her eyes were filled with tears again. "Not to let it back. She needs us! We do not know that we replied bluff or not ... and now I did not have a chance to understand it. "

"If you die, even now ate less pain."

Other Information:

Package Name:
Requires Android:
Android 2.3.4+
Other Sources:

Download

This version of رمان ياقوت سرخ Android App comes with one universal variant which will work on all the Android devices.

Variant
1
(Jul 08, 2017)
Architecture
universal
Minimum OS
Android 2.3.4+
Screen DPI
nodpi (all screens)

All Versions

If you are looking to download other versions of رمان ياقوت سرخ Android App, We have 1 version in our database. Please select one of them below to download.

Loading..